خوش آمدید! آخرین مطالب وبسایت:

لحظه جوانی

لحظه جوانی

شب و روز لعن گویم به هرآنکه عاشقت شد که دمش حرام بادا همه لحظه جوانی من از این سیاه بختی نفسم به تنگ آمد که به تشنگی بمردم بر آب زندگانی   MAHBOBEH POORABOLHA...

عشق تو

عشق تو

سیل از مژه ها جاری,رفت از دل من آرام سودای تو در سر بود,چون ساحره ای رسام دیوانه شدم,مردم,عشق تو به بادم داد غرق تو شدم چون ماه,در برکه ای از ا...

امشب

امشب

امشب از دست دلم باز به تنگ آمده ام دل سنگ تو کجا حال مرا میداند از تپش های دل غم زده ام فهمیدم مرغ پر بسته چرا کنج قفس میخواند MAHBOBEH POORABOLHASA...

بیا!!!

بیا!!!

میترسم بمیرم و نتوانم تو را در آغوش بگیرم نگذار که با حسرت یک لحظه گرفتن دستهایت بمیرم. میترسم بمیرم و نتوانم به تو ثابت کنم که عاشقت هستم ، میترسم روزی بیایی و بگویی که من لایقت نیستم. مرا در حسرت عشقت نگذار ، بگذار تا زنده ام تو را حس کنم ، تو را در ...