سخن عشق
باصدای سخن عشق کسی می آید
وز مِی ناب لب او هوسی می آید
دوش گفتم که تورا در بر وآغوش کشم
باتو یک عمر مرا هم نفسی می آید
گر به معراج سر زلف تو راهی یابم
آسمان درنظرم خار وخسی می آید
عشوه و دلبری یار به من میفهماند
که در این راه خطرهای بسی می آید
mahbobeh poorabolhasani