لیلا
این شعر فوق العاده رو از دست ندین:
او قول داده بود که لیلا نمی رود
مال منست، بی من از اینجا نمیرود
او گفته بود، آدم و حواش میشویم
سوگند خورده بود، که فرداش میشویم
او قول داده بود، که "موسی" رفیق ماست
"عیسی" شهود پاکی دامان ما دوتاست...
ترسی نداشتیم ، که از بت پرستها
مردی تبر به دست، فرستاد پیش ما !
او قول داده بود، فقط عاشق منی
علم منی، شعور منی ، منطق منی
آخر خداست ! هرچه بخواهد، چه خوب ، بد
بی اذن او که رود به دریا نمی رود
اما عجیب ! رود به دریا رسید و رفت !
بر صورت زمخت زمین ، خط کشید و رفت
فردا رسیده ست، تو رفتی بدون من
حالا تویی که تشنه ترینی به خون من !
فردا رسید ، آدم و حوا تمام شد
"لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد"
"لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد"
دیگر تمام شد گل نازم، تمام شد...
موسی عصاش را ، سر ماها شکست و رفت
با هر دودست زد ، سر ما را شکست و رفت !
قوم یهود بود ، سراسر شلوغ بود
عیسی زبان گشود، که لیلا دروغ بود !
"ایوب" بر خلاف همیشه عجول شد !
آتش کشید در من و باران نزول شد
مرد تبر به دست ، مرا ترک میکند
تنها بت بزرگ، مرا درک میکند...
موسی عصای معجزه اش را غلاف کرد
دیشب خدا ، به ضعف خودش اعتراف کرد !
دیگر خودم بجای خدا خالق توام
از این به بعد، مثل خدا عاشق توام
اقرا، به نام هرچه نمیدانی از غزل
لیلا به من نگو که پشیمانی از غزل
اقرا ، به نام لیلی و مجنون که قرن هاست
تمثیل های واقعی اشتیاق ماست
لیلا ، تو اولین زن مبعوث عالمی !
چشم حسود کور ! تو ناموس عالمی !
از ابرها بخواه که باران بیاورند
حالا بلند شو ، همه ایمان بیاورند !
دور خودت بچرخ و خودت را طواف کن !
دور لبان صورتی ات اعتکاف کن...
لبیک لا شریک لبت، جز من و خودت...
لبیک لا شریک لبت، جز من و خودت...
لبیک لا شریک لبت...
حسین پارسا