شیطان

زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد،

تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد.

آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد.

ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.

وقتی منشی به خانه زن رسید،

زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد.

منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟

زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.❤

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...