دیوار میکشم ...

دیوار میکشم ...
دور تو با خودم؛
.
تا مال من شوی،
.
پیچ و تاب میخورم؛
شبیه نیلوفر ...
از بین دستانت؛
تا مرز آغوشت ...
.
هر جا شبیه خانه؛
مرا بی تاب میکند ...
از فکر اینکه یکروز از سر شوق،
در حیاط خانهِ یمان؛
کنار درخت سیب،

تو سبز میشوی؛
.
من سرخ میشوم؛
.
به دست تو میرسم ...
آنروز تا خود شب،
شب هم تا سحر؛
خوابم نمیبرد ...
وقتی ک روی تاب،
باز در حیاط،
دنیایِ رویایم،
با دست های تو؛
با عشق،
با نگاه؛
تکان میخورد ...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...