خوش آمدید! آخرین مطالب وبسایت:

کودک مصمم

کودک مصمم

روزی کشاورزی متوجه شد ساعت طلای میراث خانوادگی اش را در انبار علوفه گم کرده. بعد از آنکه در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودک که بیرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد هرکس آنرا پیدا کند جایزه میگیرد. به محض اینکه اسم جا...

کلبه می سازم!

کلبه می سازم!

ﮐﻠﺒﻪ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻡ ﭘﺸﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺷﺐ !... ﺯﯾﺮ ﺍﯾﻦ ﺳﻘﻒ ﺳﯿﺎﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺩﻝ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !... ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺳﻘﻔﺶ ﺍﺯ ﻋﻄﺮ ﺑﻬﺎﺭ !.... ﺭﻧﮓ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﮔﻞ ﯾﺎﺱ ﻋﮑﺲ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻮﺑﻢ !... ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺣﯿﺎﻁ ﺗﺎ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺻﺒﺢ ﺍﻗﺎﻗﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﮐﻨﻢ !.... ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﻟﺨﻮ...

یهــــویـــی☆

یهــــویـــی☆

منــَــم بـَعـضـــــــــــْی وَقـــْــتـا یهـــویـــی خِــــــْــــیـلـْے دِلـَــــْم مـیـگــــْـیــرِه آخــــــــه ✘ﯾﻪ ﻭﻗﺘـﺎﯾـﮯ✘ ♚آכم♚ ♞ﻣـﮯ ﻓﻬﻤﻪ♞ یهــــویـــی☆ﭼﻘــﺪﺭ☆ ﺗﻨﻬـــﺎ...

ما عادت کردیم

ما عادت کردیم

ما عادت کردیم وقتی فیلم به تیتراژ رسید : اگه توی خونه باشیم دستگاه رو خاموش کنیم اگه توی سینما باشیم سالن رو ترک کنیم ! ما توی زندگیمون هیچوقت کسانی که زحمت های اصلی رو برای ما میکشن نمیبینیم ما فقط دوست داریم کسانی رو ببینیم که برامون نقش بازی می...

روزگار عوض شد...

روزگار عوض شد...

روزگار عوض شد... مثل دفترهای قدیمی کاهی بودیم، دو به دو با هم ... هرکداممان را که می کندند، آن یکی هم بیرون میزد از زندگی! حالا سیمی مان کردند که با رفتن دیگری کک مان هم نگزد...! ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ؛ ﻋﻄﺮﻫﺎ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ! ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎ ﺑﻮﯾﯽ ﻣﺘﻔ...

مامان پـر

مامان پـر

وقتی به جای کلاغ در آن بازی کودکانه، گفتم: مامان پـر، خندیدی و گفتی: «من که پر ندارم» بزرگتر که شدم فهمیدم، تو هم پر داشتی ... اما مادرم را هیچ وقت ندیدم که پرواز کند؛ زیرا به پایش؛ من را بسته بود؛ پدرم را؛ و همه ی زندگیش را ...

بعضی از آدمها

بعضی از آدمها

بعضی از آدمها مثل یک آپارتمان هستند... مبله . شیک .راحت . اما دو روز که توش زندگی میکنی دلت تا سرحد مرگ میگیره ! بعضی آدمها مثل یه قلعه هستند !!! خودت را می کشی تا بری داخلش ! بعد می بینی اون تو هیچی نیست جز چند تا سنگ کهنه و رنگ و رو رفته ! اما !!! بع...

تفاوت عقاید

تفاوت عقاید

هنوز هم ... تفاوت عقاید بین نسلها زیاد است! دلم که میگیرد ، اشکم که میریزد ... دوستانم سیگار را دوا میدانند و مادر بزرگم نماز را . . . به راستی . . . که هر چیزی قدیمیش بادوامتر است! حتی حرفها . .

عشق

عشق

عشق چیست جز انکه زن همدمی باشد برای مردو مرد تکیه گاهی برای زن ....... یعنی فهم و اجرای این نیم خط انقدر سخت است که همه تنهایند .

ﺩﻟﺖ که ﻣﯽ ﮔـﯿﺮﺩ …

ﺩﻟﺖ که ﻣﯽ ﮔـﯿﺮﺩ …

ﺩﻟﺖ که ﻣﯽ ﮔـﯿﺮﺩ … ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﻫـﺎﯾـﯽ ﮐﻪ ﺛـﺎﻧـﯿـﻪ ﻫـﺎ… ﻣـﯿـﺦ ﻣـﯽ ﮐـﻮﺑـﻨـﺪ ﺩﺭ ﺳـﺮﺕ! ﺍﺷـﮏ ﻫـﺎﯾـﯽ ﻫـﺴـﺘـﻨـﺪ… ﮐـﻪ ﺩﺭ ﻋـﯿـﻦ ﺳـﺎﺩﮔـﯽ.. ﯾـﮏ ﺩﻓـﻌـﻪ… ﻋﺠﯿﺐ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﻨـﻨـﺪ ! ﻭ ﭼـﻪ ﺩﺭﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻗـﺘـﯽ … ﻋـﺎﺩﺕ ﻣﯽﮐﻨـﯽ ﺑـﻪ ﻃﻌﻢ ﺷـﻮﺭِ ﺍﯾـﻦ ﺁﺭﺍﻣـﺶ...